ONE OF THE BEST WEBLOG ABOUT MOVIE
یکی از بهترین وبلاگ های فیلم
رخشان بنیاعتماد: ««مرهم» فیلم سادهای است. آن قدر ساده، که سخت به دل مینشیند. داودنژاد نشان داد، میشود فیلم ساخت، بیادعا، بیستاره، بیحمایت. داودنژاد شریف ماند و از رازهای سر به مهراینجامعه، از جوانان گفت و تلاشهای فردی مادران، برای نجات جگر گوشههایشان در بیپناهی. با «مرهم»، هم چنان از یاد نمیبریم که، هنوز سینمای ایران وجود دارد. ============================== اصغر فرهادی: «مرهم» بیپیرایه و شریف راوی زخمی از زخمهای این روز و روزگار است. کمترین وظیفهٔ هر سینمادوستی دعوت از دیگران برای تماشای این اثر گرم و زنده است. ============================== حسن فتحی: مرهم اگر چه با امکانات بسیار ناچیزی ساخته شده ولی فیلم بسیار خوب وزیبایی است که به بحران هویت نسلها میپردازد و راههایی را نشان میدهد که چگونه نسلها با هم آشتی کنند وبه هم اعتماد داشته باشند و نسل جوان را از برزخی کهگاه گرفتار آن میشود نجات میدهد. داوود نژاد در فیلم مرهم بدون اینکه سعی در موعظه و خطابه داشته باشد، به شکل دلنشین و متواضعانهای راه حل اخلاقی خودش راارائه میدهد و به دل مینشیند. فیلم مرهم از زاویه ونگاه تازه و بکری به مسائل جامعه خودش نگاه میکند. فیلم بدون اینکه کسی را محکوم کند خیلی دلنشین توصیه میکند نسل قدیم ونسل جدید را به پیوند با هم، پیوندی که برای تعادل و توازن هر جامعهای لازم است. من همه دوست داران واقعی سینما را دعوت میکنم به تماشای فیلم مرهم و امید اینگونه فیلمها برای موفقیت در اکران عمومی به تماشاگران فهیم سینماست. تماشاگران فهیم سینما بااستقبال از فیلم مرهم قطعا در مسیر حمایت از سینمای مستقل و سالم وعمیق قدم بر میدارند و امیدوارم مردم از این فیلم استقبال کنند. ============================== بهرام بیضایی: خوشحالم که «مرهم» را به لطف تو دیدهام و به آن چنان نزدیکم که گویی از راه دور میان تماشاگران آن در تهران نشستهام. حالا همه میدانند که تو همیشه میتوانستهای «مرهم» یا بهتر از آن را بسازی، اگر سینمای مستقل ایرانی را اندکی امنیت مالی بود. در نبودِ شرایط یکسان برای سینمای پشتیبانی شده و سینمای مستقل، ساختن «مرهم» خطر است؛ و این خطری است که تو و هر فیلمساز مستقل دیگری به آن دست میزنید. زخمهای بسیاری هست که نیازمند «مرهم» است. ============================== علیرضا بهرامی (شاعر): بعضی از زخمها را فوت میکنیم تا التهابش آرام شود، بعضی از زخمها را آرام آرام فشار میدهیم و انگار سوزشش لذتی غریب میشود که در عمق وجود آدم نفوذ میکند. حالا علیرضا داوودنژاد فیلمی ساخته است از جنس زخم، اسمش را گذاشته «مرهم» و اول فشارش میدهد، بعد فوتش میکند تا خنک شود. مرهم قصه نیست، اما بغض و لبخند دارد، نقطهٔ اوج دارد، نه آنجا که دخترِ همیشه در فرار، به آغوش عزیزش پناه میبرد؛ اوجش آنجاست که عزیز، تمام بودنش را برای عزیزش سپر میکند، در برابر مردهخوارها. یا شاید آنجا که دو خواهر، با یک پوست و خون و استخوان، از هجوم وحشی آهن میگذرند و روی شانهٔ هم، از درد و شوق، گریه میکنند. زخم را نمیشود کند و دورش انداخت. مرهم کاری ندارد که مردان قانون و اجرائیات چه میکنند، مرهم خانوادهها را فرا میخواند. باید به مرهم احترام گذاشت، باید سادگیاش را دید، نگاهش را ستود و به داوودنژاد احترام گذاشت؛ فیلمسازی در جستوجوی چراغ... ============================= مهدی فخیمزاده: فیلم «مرهم» را دیدم و به شدت از آن لذت بردم. داودنژاد در این فیلم شیطان اعتیاد و فرشته محبت را رو در روی هم قرار داده و از آن مرهمی ساخته که اگر به دقت در آن بنگریم میتواند زخم دردناکی از جامعه ما را درمان کند. ============================= عزیز الله حمیدنژاد: فیلم ساز متعهد کسی است که راست بگوید ولو به قیمت طرد و انزوا و تحقیر. (بگذریم از فیلم ساز نماهایی که سیاه نمایی میکنند.) بنده به آقای علیرضا داوودنژاد و امثال ایشان تبریک میگویم که راه خود را یافتهاند. «مرهم» با ارایه راهکارهایی که فیلم ساز پیش روی اجتماعی قرار میدهد، زندگی را قابل تحمل میکند. ارائه راهکارهایی که به رفتار تک تک مردم برمی گردد و مردم را به مشارکت در جراحی روح و روان جوانان و اعتیاد دعوت میکند. مردم را به عشق و نوع دوستی و تعامل با نسل جدید فرا میخواند تا آنجا که شکاف بین نسلها را از میان برمی دارد. بله «مرهم» مبارزه با قاچاق را اصل قرار نمیدهد بلکه مبارزه با نفس و اصلاح رفتار خانوادهها را تاکید میکند. «مرهم» به مبارزات پرطمتراق مامورین در ۳۰ سال گذشته نمیپردازد، چرا که مواد مخدر در هر کوی و برزنی در دسترس است. «مرهم» به مبارزه پیرزنی سنتی با نفس خویش میپردازد که قلبش برای نسل جدید میطپد، اما صبور است و چون کوه استوار و همان صبوری و طپشهای قلبش چون مغناطیسی نوهاش را از منجلاب اعتیاد و ناهنجارهای اجتماعی نجات میدهد. «مرهم» را نباید با واسطه (سیاست) به تماشا نشست، «مرهم» را باید آنالیز کرد، مزه مزه کرد تا در وجود ته نشین شود. آنان که جلوی «مرهم» میایستند تبدیل به زخمی خواهند شد که بیش از همه خود را میخورد. ============================ پوران درخشنده: مخاطبی که عادت کرده است سوپراستار ببیند، وقتی قرار باشد بین آن فیلمها و فیلمی که نابازیگران دارد، انتخاب کند، فیلمی با حضور سوپراستارها را انتخاب میکند؛ ولی حرف فیلم «مرهم» آنقدر صادقانه و دلسوزانه است و آنقدر از دل برآمده است که به دل تماشاگر مینشیند. من شخصا مخاطبان سینمای اجتماعی را به دیدن فیلم «مرهم» دعوت میکنم و از خانوادهها میخواهم که فیلم «مرهم» را ببینند. =========================== تهمینه میلانی: در طول جشنواره فیلم فجر در آمریکا بودم و از تمام فیلمهای جشنواره فقط فیلم مرهم آقای داودنژاد را دیدم که خیلی خوشم آمد و واقعا متاثر شدم که چرا چنین فیلمی را در بخش مسابقه نگذاشتند. به نظرم توجه درخوری که لازم بود به این فیلم بشود از سوی مسوولان جشنواره به عمل نیامد. منبع: پارستوريسم/ روزنامه شرق/ ایسنا/ هفته نامه مثلث/ كافه سينما
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |